معنی از خوانندگان فقید ایرانی
حل جدول
تاج اصفهانی
جغرافیدان فقید ایرانی
گنجی
خواننده فقید ایرانی
پاشایی
کارگردان فقید ایرانی
کیارستمی
بدلکار فقید ایرانی
پیمان ابدی
سرمربی فقید ایرانی
دهداری
از خوانندگان ایرانی
علیزاده
مسیحا
فقید
درگذشته، شادروان، مفقود، گمشده
لغت نامه دهخدا
فقید. [ف َ] (ع ص) گم کرده شده. مات غیر فقید و لاحمید؛ یعنی بمرد و کسی پروای آن نکرد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). در تداول امروز، برای مرده ای که بخواهند از او به احترام یاد کنند به کار برند. (یادداشت مؤلف).
- فقیدالمثل، بی مثل وعدیم النظیر. (غیاث) (آنندراج).
خوانندگان
خوانندگان. [خوا / خا ن َن ْ دَ / دِ] (اِ مرکب) ج ِ خواننده. قرائت کنندگان. تالیان. تلاوت کنندگان: که خوانندگان رااز آن بسیار فایده باشد. (تاریخ بیهقی). و خوانندگان این کتاب را باید که همت بر تفهیم معانی مقصور گردانند. (کلیله و دمنه). تا بر خوانندگان استفادت و اقتباس آسانتر باشد. (کلیله و دمنه). || شاگردان. || مغنیان. نغمه سرایان. (ناظم الاطباء). || دعوت شدگان. (یادداشت بخط مؤلف).
واژه پیشنهادی
مترادف و متضاد زبان فارسی
ازدسترفته، درگذشته، شادروان، مرحوم،
(متضاد) حی
فرهنگ معین
گم شده، از دست رفته، کنایه از: مرده، درگذشته. [خوانش: (فِ هُ لْ لُ قِ) [ع.] (اِ.)]
معادل ابجد
1256